به گزارش خبرنگار خبرگزاری حوزه، تفسیر ترکیبی قرآن نازل و قرآن صاعد بر پایه آیات ۸ تا ۱۲ سوره نجم در نمایشگاه قرآن و عترت قم با ارائه حجتالاسلام والمسلمین سید مالک خادمی، استاد حوزه برگزار شد که خلاصه آن در ادامه میآید:
(ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی ☆ فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی) بود بحث بر این بود که نزدیک شدن به چه کسی نسبت داده شده است؟ فخررازی ۳ دیدگاه را ذکر کرده است ۱- نزدیک شدن پیامبر به خدا که دیدگاه مشهور علمای شیعه است از جمله آیت الله جوادی آملی. ۲- نزدیک شدن پیامبر به مردم که دیدگاه فخررازی است ۳- نزدیک شدن خدای سبحان به پیامبر. بر پایه آیات و روایت هر سه وجه درست است هر چند که این دو آیه تنها یک جهت را نشان دهد. برای نمونه ابتدا خدا پیامبر را به سبب جبرئیل علیه السلام راهنمایی کرد و حضرت با راهنمایی او تا حدودی از آسمان را پیمود و پس از ناتوانی حضرت جبرائیل از همراهی، خود خدا که مسبب الاسباب است، حضرت را راهنمایی کرد تا به خود نزدیک کند و پیامبر نزدیک و نزدیکتر شد؛ (دَنَا فَتَدلّی) و این نزدیکی به اندازه، نزدیک شدن دو قوس (کمان) بود که آن زمان، نزدیک کردن دو کمان، به جای دست دادن به هم هنگام ملاقات، میان امیران و بزرگان رسم بود.
بر پایه دیدگاه دوم، پس از رسیدن به بالاترین مرتبه در معراج با رحمت (و ما ارسلناک) به سوی مردم بازگشت به گونهای که خود یکی از آنان شد و میفرمود: من هیچ فرقی با شما ندارم تنها به من وحی میشود این هم بیانگر مردمی بودن و سیر نزولی پیامبر دارد که برای هدایت مردم ارسال شد.
بر پایه دیدگاه سوم، این خدای متعال بود که به استقبال میهمان آمد و از او پذیرایی کرد؛ ادلهای هم داریم که اگر بندهای یک قدم خیر بردارد خدا ۱۰ قدم بردارد یا برایش ۱۰ برابر حساب میکند؛ خدا منتظر بندگان است برای نمونه امام سجاد(ع) در دعای ۴۶ صحیفه (قرآن صاعد) بیان میکند که «وَ یَا مَنْ یَدْنُو إِلَی مَنْ دَنَا مِنْهُ ... » ای کسی که نزدیکی میشوی به کسی که او به تو نزدیک میشود و ای کسی که دعوت میکنی کسی را که به تو پشت کرده است؛ در دعای ۵ نیز از خدا میخواهد که این دوریها را از بین ببرد و بندهاش را به خود نزدیک کند، زیرا غنیمت و سود در نزدیک شدن به خداست: «وَ لاَ تُبَاعِدْنَا عَنْکَ... وَ مَنْ تُقَرِّبْهُ إِلَیْکَ یَغْنَمْ»؛ آن حضرت ضمن نفی رؤیت جسمانی خدا، با توسل به اهل بیت(ع) قُرب به خدا را به عنوان خواسته خود بیان میکند و این چنین میفرماید: «وَ یَا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْیَتِهِ اَلْأَبْصَارُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَدْنِنَا إِلَی قُرْبِکَ.»
بنابراین ما بندگان باید به هر سه جهت توجه کنیم. توفیق الهی یار شود تا به سوی او بازگردیم و به او نزدیک شویم خدا هم از بندگان خود استقبال میکند؛ این میزبانی در ماه رمضان پررنگتر و پررزقتر است و باید خود را به اهل بیت(ع) که از بهترین وسیلهها برای راهنمایی و رسیدن به خدا هستند، نزدیک کنیم؛ در این شبها از ایشان به ویژه امام عصر ارواحنا فداه بخواهیم دست ما در دست خدا بگذارند تا ان شاءالله هدایت یافته و هدایتگر شویم.
درمَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَی ☆ أَفَتُمَارُونَهُ عَلَی مَا یَرَی ☆ وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَی)؛ به طور کلی در معراج چه چیزهایی دیده شد و آیا این خبر (رؤیت) صادقانه بود؟ درباره چیزهایی که دیده شد سه دیدگاه وجود دارد که هر سه قابل جمع است ۱- دیدن خدای سبحان ۲- دیدن آیات (نشانه های) خدا ۳- دیدن جبرئیل.
پیامبر اکرم(ص) در سفر آسمانی خود به معراج در ۷ آسمان مشاهدات گوناگونی داشت؛ از رؤیت (دیدن) حضرت آدم(ع) و فرشتگانی مانند ملک الموت و پاداشها و عذابهای متفاوت مردم در آسمان یکم تا رؤیت حضرت ابراهیم(ع) و بهشت و هشت در آن در آسمان هفتم؛ افزون بر آنکه حضرت جبرئیل(ع) را به صورت حقیقی خود مشاهده کرده، حقیقت خدا را نیز به چشم دل دیده است.
خدای سبحان پس از نفی گمراهی و بی هدفی و نادرستی گفتن، نادرستی دیدن را نیز از پیامبر خود نفی کرده است تا روشمندی و هدفمندی و راست و درست گفتن و راست دیدن او را ثابت کند از این رو پس از بیان «ما ضل و ما غوی و ما ینطق عن الهوی»، در این آیات «ما کذب الفؤاد» را ذکر است (ر. ک: المیزان، ذیل آیات مورد بحث). هر چند صدق و کذب بیشتر به لسان (زبان) و سخن نسبت داده میشود، اما در این آیات از کذب فؤاد (دل) نیز سخن به میان آمده، زیرا راستی و دروغ را میتوان به همه اعضای انسان نسبت داد.
برای نمونه درباره ماه رمضان آمده است که هر کسی در این ماه گوش و چشم و زبان و دست و دیگر اعضایش را از دروغ و حرام و غیبت باز دارد به تقرب الهی میرسد (مَنْ صَامَ رَمَضَانَ فِی إِنْصَاتٍ... قَرُبَ مِن اللهِ... ِ.). این نسبت (راست و دروغ) علاوه بر اعضای انسان، در متعلقات او مانند پیراهن نیز به کار رفته است (بِدَمٍ کَذِب)؛ برای نمونه پیراهن حضرت یوسف(ع) سه نسبت داده شده که تنها روایت حضرت یوسف صادقانه بود نه روایت دشمنان او: نسبت مرگ از پیراهن خونین، نسبت خیانت از پیراهن پاره و نسبت بصیرت از پیراهن ارسالی برای پدر؛ این موارد بیانگر صدیق بودن آن حضرت نیز هست (ر. ک: مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث).
امام سجاد(ع) در صحیفه سجادیه نیز برخی از مشاهدات خود و خدا را اینگونه بیان کرده است؛ الف) رؤیت خدا ١- رؤیت دشمنان: «رأیت یا الاهی... دغل سریرته...» (دعای ۴۹). ٢- رؤیت گریه کنان و پشیمانان از گناه: «قد تری یا الاهی فیض دمعی من خیفَتِکَ» (دعای ۱۶). ٣- رؤیت ضعف و ناتوانی بندگان: «قد تری ضعفی... و نظرت یا الاهی الی ضعفی...» (دعای ۴۸ و ۴۹). ۴- رؤیت صلوات ویژه بر اهل بیت علیهم السلام: «صلّ علیه صلاة... لا تری غیرَه لها اهلا» (دعای ۴۷).
در این شبهای قدر ضمن اقرار به ناتوانی خود و ذکر فریب کاری دشمنان، خود را با توبه و گریه و توسل به اهل بیت(ع)، در معرض رحمت الهی قرار دهیم تا مورد نظر رحمتش قرار بگیریم. ۱- رؤیت خدا: امام سجاد(ع) در ابتدای دعای ۱ و ۵، ناتوانی و ناشدنی بودن رؤیت خدا به وسیله چشم را بیان کرده است: الذی قصرت عن رؤیته ابصار الناظرین (دعای ١) «وَ یَا مَنْ تَنْقَطِعُ دُونَ رُؤْیَتِهِ الْأَبْصَارُ» (دعای ٥). ۲- رؤیت گناهان: ما باید گناهانمان را بزرگ بشماریم نه کوچک: «فرأی کبیر عصیانه کبیرا و جلیل مخالفته جلیلا» (دعای ٣١). ۳- رؤیت نعمت: «لا أری نعمة... الا رجوت لنفسی أفضل ذلک بک و منک» (دعای ۲۲). ۴- رؤیت حکومت: از آنجا که حق حکومت از امام سجاد(ع) همچنین سایر اهل بیت(ع)، به ناحق غصب و گرفته شد، امام میفرماید: «یَرَوْنَ حُکْمَکَ مُبَدَّلاً وَ کِتَابَکَ مَنْبُوذاً...» (دعای ۴۸) خدایا نمایندگان تو (خلفائک) به چشم خود میبینند که علاوه بر غصب و غارت این مقام (حکومت) به وسیله دشمنان (مانند امویان و مروانیان)، احکام تو را تغییر میدهند و کتاب تو را دور انداخته اند.
برای نمونه عبدالملک مروان، پس از رسیدن به حکومت قرآن را کنار گذاشت و مردم را از امر به معروف و نهی از منکر باز میداشت؛ امروز مسئولان ما باید مراقب باشند که مانند عبدالملک رفتار نکنند بلکه باید با قرآن بیش از پیش مأنوس باشند و بر پایه آن عمل کنند و همچنین خود را در معرض نقد منصفانه و توصیههای خیرخواهان و مطلبات عمومی قرار دهند. در نتیجه اولیای الهی به شهادت قرآن در مشاهدات خود، حقگو و راستگو هستند هر چند دشمنان دین حقایق روشن را تکذیب کنند؛ مؤمنان باید باور خود را نسبت به آموزههای وحیانی تقویت کرده و دشمنان از جدل و تردید در راه حق بپرهیزند.
انتهای پیام ۳۱۳/۱۷
نظر شما